-
عکس های من
دوشنبه 10 بهمنماه سال 1384 17:39
سلام ببخشید که دیر آپ می کنم. عکس های جدید من:
-
از دست این مامان
سهشنبه 8 آذرماه سال 1384 11:02
امروز چند روزی است که دو ماهم تمام شده. بعد از یک سفر سه هفته ای سرمای بدی خوردم .همش گریه می کنم.همین دیشب بود که مامانم از دست گریه هام حسابی کلافه شده بود .آخه تقصیر خودشه،نمی فهمه که من چمه.وقتی گرسنه هستم می خواد منو بخوابونه وقتی خوابم میاد،میخواد به من شیر بده.یکی نیست زبون من رو بفهمه.دیروز هم مامان و بابا منو...
-
هدیه خاله سوزان
شنبه 28 آبانماه سال 1384 16:53
این شعر هدیه ای است از طرف خاله سوزان به من قلب من زندانیست نقب در نقب، فرو بسته به هم غنچه ای ساخته از آهن سرخ قلب من قفل بزرگیست زخون وانگاهی است دلم غیرت، آنجا مجروح بیگناهی مصلوب اندر آن و شجاعت آنجا سیلی خور قتلگاهی است شقایق ها را زخمها را – ورم آورده دلم پای تا سر همه قلبم، قلبم می تپم ، می تایم، می توفم ای...